۲۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳

از که نالم که فغان از دل ریش است مرا
هر بلایی که بود از دل خویش است مرا

شربت وصل تو بی زخم فراقی نبود
لذت نوش پس از تلخی نیش است مرا

من که بیگانه ام از خویش و محبت سوزم
چه غم از محنت بیگانه و خویش است مرا

مگرم کعبه امید پس از مرگ دهند
کاین ره دور و درازی است که پیش است مرا

گر دل از زخم جفای تو شود ریش چه غم
هرحمت های غمت مرحم ریش است مرا

گرچه خوبان بمن خسته جفا کم نکنند
شکر ایزد که وفا از همه بیش است مرا

سجده روی نکو اهلی اگر بد کیشی است
بت پرستم چه غم از ملت و کیش است مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.