هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه از عشق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او خود را ذره‌ای در برابر خورشید رخ معشوق می‌داند و از تحقیر و خواری‌هایی که متحمل شده، سخن می‌گوید. با این حال، عشق و محبت معشوق برایش ارزشمند است و حتی از خونریزی و رنج‌های عاشقانه نیز شادمان است. شاعر خود را سگ کوی معشوق می‌خواند و نشان می‌دهد که تحت هر شرایطی وفادار خواهد ماند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'خون جگر' و 'خونریزی' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۵

آن کعبه جان سوی خود میخواند از یاری مرا
ای گریه در خون جگر آلوده نگذاری مرا

بودم من ای خورشید رخ در خاک خواری ذره وش
برداشتی از خاک ره با این همه خواری مرا

من چون سگ کوی توام خواهی بخوان خواهی بران
کز خشم اگر رانی گهی از لطف بازآری مرا

ساقی چو نرگس بیش تو چون سر بر آرم من ز شرم
کز ساغر لطف و گرم شرمنده میداری مرا

چون شیشه گر خونم خوری شادم کرین خون ریختن
بوی محبت می دمد با آنکه خونخواری مرا

محوم من ای خورشید رخ اهلی صفت در مهر تو
زان در حساب عاشقان یک ذره نشماری مرا
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.