هوش مصنوعی: این شعر از غم و ناامیدی سخن می‌گوید، جایی که درد دل‌ها حتی آیینه خورشید را تیره می‌کند. شاعر از عشق و مستی و رنج‌های عاشقانه می‌نالد و اشاره می‌کند که بدون معشوق، حتی بهشت جاویدان نیز ارزشی ندارد. او از صبر و تحمل به عنوان چاره‌ای برای ناامیدان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و درد عشق نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.

شمارهٔ ۳۶

بسکه خطش سوخت ازغم صددل نومید را
دود دلها تیره کرد آیینه خورشید را

عالم فانی نیر زد پیش آن ساقی جویی
بلکه بی او کس نخواهد جنت جاوید را

گر سفالین ساغرش پر درد باشد رند مست
در نظر هرگز نیارد ساغر جمشید را

من بناخن سینه را هز گه خراشم همچو چنگ
در سماع و مستی آرم بر فلک ناهید را

گوهر امید دل آسان نمی آید بدست
چاره صبر و تحمل اهلی نومید را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.