۱۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵

اگر تو وصل نبخشی چه چاره سوخته را
به آفتاب چه نسبت ستاره سوخته را

بیا و لاله صفت چاک ساز سینه من
برون فکن جگر پاره پاره سوخته را

ز دوزخش چه غم آن دل که سوخت داغ تواش
کسی نسوخت در آتش دوباره سوخته را

نظاره تو جگر شوزدم مرو از چشم
دگر مسوز به حسرت نظاره سوخته را

بسوخت اهلی و شوق لب تو برد به خاک
نکرد مرهم لعل تو چاره سوخته را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.