هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق نافرجام و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از بی‌توجهی معشوق، درد دل‌های بی‌پاسخ و ناامیدی از رسیدن به آرزوهای عاشقانه می‌نالد. همچنین، به مفاهیمی مانند اسارت در عشق، قساوت معشوق و ناتوانی در رهایی از این دردها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خون‌ریز' و 'کشته شدن' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۱۷

آن شوخ سوارست و سوی ما گذرش نیست
خورشید بلندست و شب ما سحرش نیست

تا کار دل ما بکجا میرسد آخر
کز غمزه خون ریز جوانان حذرش نیست

اکنون که به عاشق کشی آن شوخ خبر داد
عاشق چه نشیند مگر از خود خبرش نیست

بیچاره اسیری که گرفتار بتان شد
جز کشته شدن هیچ دوای دگرش نیست

گر چرخ دهد عرض تحمل زمه و مهر
اهلی سگ یارست بدینها ...رش نیست
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.