هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق به معشوق روحانی و بت معنوی سخن می‌گوید. شاعر عشق خود را به این معشوق الهی بیان می‌کند و از رنج‌های عاشقی و تاریکی‌های زندگی بدون او می‌نالد. همچنین، به نادانی مدعیان و اهمیت عشق حقیقی در آبادانی دل اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر بر اهمیت وصف معشوق و راه عشق تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشق الهی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۱۶

در بت پرستی قبله ام چون آن بت روحانی است
در سجده شکر حقم کاین دولتم ارزانی است

دلدار اگر جوری کند از غایت یاری بود
جور بتان بر عاشقان دلداری پنهانی است

من بی رخ روحانیش در ظلمت غم چون زیم
جایی که روز روشنم بی او شب ظلمانی است

لب بسته شد هرکس که او دانا شد از علم نظر
غوغای بحث مدعی از غایت نادانی است

از ملک عالم در گذر آباد کن دل را به عشق
کاین ملکش از روز ازل بنیاد بر ویرانی است

اهلی براه وصف او تا می توانی پامنه
صد سال اگر این ره روی آخر قدم ویرانی است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.