هوش مصنوعی:
این شعر از طبیعت و گلها برای بیان احساسات شاعر استفاده میکند. شاعر از غم و اندوه خود میگوید و مقایسهای بین خارهای غم خود و خارهای گلها انجام میدهد. او همچنین به عشق و دلدار خود اشاره میکند و بیان میکند که گلزار واقعی او جایی است که معشوقش حضور دارد. در نهایت، شاعر از اهمیت فرصتها و لحظهها سخن میگوید.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۱۸۳
خندید گل و غنچه شکفت و چمن آراست
آن غنچه پژمرده که نشکفت دل ماست
با خار غمم خار گل ای مرغ چمن چیست
کاین خار من اندر جگر و خار تو در پاست
از کوی حبیبم سوی گلزار مخوانید
گلزار من آنجاست که دلدار من آنجاست
گلگشت چمن بر دل آزاده بود خوش
مرغان چمن را بگل و سرو چه پرواست
اهلی چو توان در قدم یار سر افکند
فرصت شمر اکنون که سرانجام نه پیداست
آن غنچه پژمرده که نشکفت دل ماست
با خار غمم خار گل ای مرغ چمن چیست
کاین خار من اندر جگر و خار تو در پاست
از کوی حبیبم سوی گلزار مخوانید
گلزار من آنجاست که دلدار من آنجاست
گلگشت چمن بر دل آزاده بود خوش
مرغان چمن را بگل و سرو چه پرواست
اهلی چو توان در قدم یار سر افکند
فرصت شمر اکنون که سرانجام نه پیداست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.