هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از درد عشق، دل‌تنگی و رنج‌های عاشقانه می‌گوید. او از معشوق، گزند عشق و حالات روحی خود سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند ایمان، کفر، رحمت و امید نیز استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از واژه‌ها و استعاره‌ها ممکن است نیاز به دانش ادبی بیشتری داشته باشند.

شمارهٔ ۱۸۵

جور آن بت همه بر جان پریشان من است
سخت تر زان دل چونسنگ مگر جان من است

که گزیدست بدندان لب لعلش که بر او
زخم دندان نه باندازه دندان من است

در غم او همه کس مست و گریبان چاکند
از میان همه دستش بگریبان من است

عاقبت کار حریفان همه سامان بگرفت
آنچه سامان نپذیرد سر و سامان من است

دین عاشق برضای دل معشوق بود
کفر اگر یار قبولش بود ایمان من است

غافل از حال من امشب مشو ای همسایه
کامشبم می کشد آن شمع که مهمان من است

امشب از گرمی مجلس جگر شمع بسوخت
وین نه از شورمی، از آتش پنهان من است

ابر رحمت بگنه شویی اهلی نرسد
چشم امید بدین دیده گریان من است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.