هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و دیوانگی ناشی از آن می‌پردازد و بیان می‌کند که عشق واقعی به تخت و تاج وابسته نیست و عاشقان به عقل و دنیا نیازی ندارند. همچنین اشاره می‌کند که عشق حقیقی رواج نمی‌یابد و تلاش برای درمان آن بی‌فایده است. در نهایت، شاعر از دست دادن صبر، دل و دین را بیان کرده و به آرامش پس از این از دست‌دادن‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند از دست دادن دین و صبر نیاز به بلوغ فکری برای تحلیل دارد.

شمارهٔ ۱۸۶

مجنون عشق را هوس تخت و تاج نیست
اورا که عقل نیست بهیچ احتیاج نیست

گیتی نما چه حاجت؟ اگر جم بصیرتی
آیینه یی به ازمی و جام زجاج نیست

هر کس که بود از هنر خود رواج یافت
کار محبت است که هیچش رواج نیست

هان ای حکیم زحمت مجنون چه میدهی
داغ ستاره سوختگی را علاج نیست

اهلی، کنون که صبر و دل و دین بباد رفت
آسوده شو که بر ده ویران خراج نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.