هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و فداکاری خود سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند. او معشوق را به خاطر زیبایی و بزرگی‌اش ستایش می‌کند و از درد دل خود می‌گوید. شاعر همچنین از مستی عشق و تأثیر آن بر روح و روان سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژگان و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۹۰

مرا که جان پی قربان شدن بود پیشت
تو خواهی ام کش و خواهی رقیب بد کیشت

ترا بشاهی حسن آن بزرگی از بختست
که آفتاب کم از ذره یی بود پیشت

جراحت دل من تازه تر شد از نمکت
اگر چه گرم کنی مرهم دل ریشت

ز مومیایی شمع وصال رحمی کن
به دلشکستگی عاشقان درویشت

به ذوق مستی عشق آن زمان رسی ای دل
که طعم نوش دهد نشتر بد اندیشت

بدان دو آهوی مجنون شکار او اهلی
مکن نگاه که بیگانه سازد از خویشت
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.