هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که محبوب او مانند آفتاب آشکار است و نیازی به معرفی ندارد. او اشاره می‌کند که افراد کوته‌نظر فقط به ظواهر می‌نگرند، در حالی که او به عمق و حقیقت توجه دارد. شاعر همچنین از درد عشق و سوختن در راه محبت سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که دشمنان با طعنه‌های خود نمی‌توانند حقیقت را پنهان کنند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۹۲

محبوب من چه حاجت گفتن بود که کیست
چون آفتاب بر همه روشن بود که کیست

کوته نظر مشاهده برق عیش کرد
ما را نظر به سوخته خرمن بود که کیست

حاجت به قصه نیست که در دل که خانه ساخت
کو خود عیان ز چاک دل من بود که کیست

چون پوشم آن حریف که همسایه را چو شمع
روشن ز روشنایی روزن بود که کیست

دشمن به طعنه گفت که اهلی ترا که سوخت؟
ظاهر هم از حکایت دشمن بود که کیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.