۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۵

از عالم جان آنچه بما فیض رسان است
حسن خوش و آواز خوش خوش نفسان است

صید دل من زاهد و صوفی نتوانند
سیمرغ من آزاده ز دام مگسان است

بیدرد که از زخم محبت نشد آگه
درد دل عشاق چه داند که چه سان است

عاشق طلبش چاشنی غم بود از دوست
گر وصل هوس میکند از بوالهوسان است

در کوی خرد هیچکسان منکر عشقند
صد شکر که اهلی نه از آن هیچکسان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.