هوش مصنوعی: این شعر از عشق و فداکاری در راه آن سخن می‌گوید. شاعر عشق را گنجی جاودانه می‌داند که حتی پس از مرگ نیز باقی می‌ماند. او از ملامت‌های دیگران نمی‌هراسد و حاضر است در راه عشق حتی به عنوان سگ کوی مغان شناخته شود. شعر همچنین به مفاهیمی مانند وصال، هجران، و پذیرش بلا در راه عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'سگ کوی مغان' یا 'کنج سلامت' نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۲۰۷

گنج قارون بزمین رفت و ملامت باقی است
عشق گنجی است که تا روز قیامت باقی است

پیش تابوت من ای نخل خرامان بگذر
که هنوزم هوس این قد و قامت باقی است

هر که در پای سگت کشته نشد روز وصال
گرچه جان داد به هجر تو غرامت باقی است

گر کشندت بملامت نکنی توبه ز عشق
سخن من بشنو ورنه ملامت باقی است

من سگ کوی مغانم که درین قحط کرم
نیست جز میکده جایی که کرامت باقی است

اهلی از سر بگذر یا بکناری بنشین
گر نیی مرد بلا کنج سلامت باقی است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.