۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۷

گنج قارون بزمین رفت و ملامت باقی است
عشق گنجی است که تا روز قیامت باقی است

پیش تابوت من ای نخل خرامان بگذر
که هنوزم هوس این قد و قامت باقی است

هر که در پای سگت کشته نشد روز وصال
گرچه جان داد به هجر تو غرامت باقی است

گر کشندت بملامت نکنی توبه ز عشق
سخن من بشنو ورنه ملامت باقی است

من سگ کوی مغانم که درین قحط کرم
نیست جز میکده جایی که کرامت باقی است

اهلی از سر بگذر یا بکناری بنشین
گر نیی مرد بلا کنج سلامت باقی است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.