هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از بی‌رحمی معشوق و ناتوانی در برابر عشق می‌نالد، اما در عین حال عشق را قدرتمندتر از مرگ و زمان می‌داند. تنها عاشقان واقعی هستند که به تقدیر خود راضی‌اند، در حالی که دیگران در پی چاره‌ای می‌گردند. همچنین، شعر به ناتوانی عقل در برابر عشق و معنویت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشاره‌های ظریف به رنج و تقدیر، برای درک بهتر به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است درک کامل و ارتباط عمیق با این مضامین نداشته باشند.

شمارهٔ ۲۲۵

جانم در آتش از ستم ماهپاره ایست
دل غرق خون و دیده خراب نظاره ایست

رحمی نکرد صورت شیرین به کوهکن
بیرحم آدمی نبود سنگ پاره ایست

در کوی عشق نام اجل کس نمی برد
جایی که عشق هست اجل هیچکاره ایست

جز عاشقان که چشم به تقدیر کرده اند
هر کس که هست در پی فکری و چاره ایست

در مبحثی که عیسی مریم سخن کند
صد پیر سالخورده کم از شیر خواره ایست

اهلی شب سیاه تو روشن نمی شود
هر چند در سرشک تو هر یک ستاره ایست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.