هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و اندوه خود سخن میگوید و بیان میکند که در نبود معشوق، زندگی برایش تیره و تار شده است. او از درد فراق و اشتیاق به معشوق مینالد و خود را در این راه فدا شده میبیند. تصاویری مانند چراغی که چشم بد به آن افتاده، لالههای سرنگون شده و پنبههای خونین از داغ، به خوبی عمق غم و رنج شاعر را نشان میدهند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که با غم و اندوه عمیق همراه است. درک این احساسات و تصاویر شاعرانه ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم بهکاررفته مانند 'هلاک خود' و 'پنبه خونین' نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و فکری دارند.
شمارهٔ ۲۴۳
نه از طرب هوس گشت با غم افتادست
هوای نو گل خود در دماغم افتادست
چه تیره است شبم با وجود آتش دل
مگر که چشم بدی بر چراغم افتادست
هلاک خود طلبم من که می خورم بی تو
گمان مبر که نظر بر فراغم افتادست
چو لاله بر سر راهت فتاده ام بنگر
که هوش رفته و از کف ایاغم افتادست
بکوی او همه جا لاله زار شد اهلی
ز بسکه پنبه خونین ز داغم افتادست
هوای نو گل خود در دماغم افتادست
چه تیره است شبم با وجود آتش دل
مگر که چشم بدی بر چراغم افتادست
هلاک خود طلبم من که می خورم بی تو
گمان مبر که نظر بر فراغم افتادست
چو لاله بر سر راهت فتاده ام بنگر
که هوش رفته و از کف ایاغم افتادست
بکوی او همه جا لاله زار شد اهلی
ز بسکه پنبه خونین ز داغم افتادست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.