۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۰

لعل او کز برگ گل رنگین تر و نازکترست
جان شیرین است و از جان هم بسی شیرین ترست

خواب در چشمم نیاید بی گل رویش شبی
بسکه از سیل سرشکم بستر و بالین ترست

لاله را با اشک خونین ام چه نسبت می کنند
لاله گر از خون بر آید اشک من خونین ترست

عاشقان را در صف خوبان کسی کی جا دهد
جای عاشق چون سگان از خاک ره پایین ترست

مور اگر در خاک گردد، جان من خاک ره است
اهلی مسکین نگر کز مور هم مسکین ترست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.