۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۴

یافت از یوسف پدر بویی اگر رویش نیافت
یوسف من آنچنان گمشد که کس بویش نیافت

خاک شو گر مهر ازو داری کز آن خورشید رخ
هرکه خاک ره نشد یکذره ره سویش نیافت

کشته او از محبت تا کسی چون من نشد
معجز عیسی ز سحر چشم جادویش نیافت

جان شیرینم فدایش کرد و هرگر جان من
یک نظر بی زهر چشم از تلخی خویش نیافت

عمر اهلی گرچه در پای سگانش صرف شد
مردمی در هیچکس غیر از سگ کویش نیافت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.