۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۳

گر کشد خصم بزور از کف من دامن دوست
چکند با کشش دل که میانمن و اوست

غایت مهر و وفا داری من می بیند
ناز او با من از آن است نه از تندی خوست

با که گویم غم بدخویی آن مایه لطف
که ببخت من شوریده چنین عربده جوست

ایکه سر تا قدمت جمله نکو می بینم
اینکه باما بسر جور و جفایی نه نکوست

صوت بلبل نبود غیر دعا گویی گل
گوش کن ناله اهلی و مگو بیهده گوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.