هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و ارزش والای دوستی و عشق میپردازد. شاعر از فراق معشوق مینالد و قیامت را با آن مقایسه میکند. او برتری سخن دوست بر هر چیز دیگر را ستایش میکند و از معشوق میخواهد که بازگردد. همچنین، شاعر به مفاهیم عرفانی مانند زندگی بخشی و معنویت اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۳۶۵
یکشب که در فراق جمال تو دلبرست
باصد هزار روز قیامت برابرست
با دوست گر سخن ز مسیحا رود خموش
کز هرچه میرود سخن دوست خوشترست
بازآ که چشم صید بتکبیر تیغ تو
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
از بزم ما بصدق دل دیگران مرو
بنشین که گر تو جان طلبی هم میسرست
باور مکن که مرده آب خضر بود
آنرا که زندگی ز لب روح پرورست
آتش پرست را ز می آتشین چه غم
گر آتش است بر دل او آب کوثر است
زان لعل شکرین سخنی بس بود مرا
اهلی نه طوطی است که در بند شکرست
باصد هزار روز قیامت برابرست
با دوست گر سخن ز مسیحا رود خموش
کز هرچه میرود سخن دوست خوشترست
بازآ که چشم صید بتکبیر تیغ تو
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
از بزم ما بصدق دل دیگران مرو
بنشین که گر تو جان طلبی هم میسرست
باور مکن که مرده آب خضر بود
آنرا که زندگی ز لب روح پرورست
آتش پرست را ز می آتشین چه غم
گر آتش است بر دل او آب کوثر است
زان لعل شکرین سخنی بس بود مرا
اهلی نه طوطی است که در بند شکرست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.