هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام، جدایی و اندوه ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از دست دادن معشوق، ویرانی آرزوها و ماندگاری درد عشق را بیان می‌کند. تصاویری مانند زلف یار، شمع و پروانه، و میخانه به‌کار رفته‌اند تا احساسات عمیق و حسرت را منتقل کنند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای مانند عشق نافرجام، اندوه و حسرت است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۶۷

زلف یار از دست رفت و دل ازو دیوانه ماند
مشک رفت از خانه اما بوی او در خانه ماند

خانه ناموس کندم از پی گنج مراد
آن نیامد عاقبت در دست و این ویرانه ماند

شمع چندان سر کشید از ناز کز برق فنا
خود نماند و داغ حسرت بر دل پروانه ماند

ساغر عشرت شکست و هر کسی راهی گرفت
عاشق افتاده دل در گوشه میخانه ماند

گرچه آن شوخ پریوش را نماند آن حسن و ناز
اهلی سرگشته باری از غمش دیوانه ماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.