هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از فراق و نبود معشوق است. او از نالههای بیپایان، حسرت دیدار، و ناتوانی در رسیدن به معشوق میگوید. همچنین، اشارهای به پایان یافتن تحمل و از بین رفتن آرزوها دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و حسرتآمیز موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و مضامین نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارند.
شمارهٔ ۴۶۸
مشنو که بی تو ناله زارم هوس نماند
پر شد جهان ز ناله مجال نفس نماند
کس یک نظر ندید ترا کز تو چون گذشت
او را ز حسرت تو نظر باز پس نماند
تا بر سمند ناز بخوبی بر آمدی
دامن گرفتن تو مرا دسترس نماند
آتش زدم به سینه که مرغ دل مرا
زین بیشتر تحمل قید قفس نماند
اهلی هوس ببوس و کنار تو داشت لیک
جایی رسید که هیچش هوس نماند
پر شد جهان ز ناله مجال نفس نماند
کس یک نظر ندید ترا کز تو چون گذشت
او را ز حسرت تو نظر باز پس نماند
تا بر سمند ناز بخوبی بر آمدی
دامن گرفتن تو مرا دسترس نماند
آتش زدم به سینه که مرغ دل مرا
زین بیشتر تحمل قید قفس نماند
اهلی هوس ببوس و کنار تو داشت لیک
جایی رسید که هیچش هوس نماند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.