هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او توصیف میکند که چگونه دیدن معشوق چنان تأثیری بر او گذاشته که دیگر نمیتواند به چیزی جز او نگاه کند. شاعر از عشق بیپایان خود میگوید و آرزو میکند که هیچکس مانند مجنون در بیابان عشق گم نشود. همچنین، او از شادیهای گذرا و دردهای عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و اندوه ممکن است برای سنین پایینتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۴۹۳
هرکه چون صورت چین دیده بروی تو گشاد
چشم دیگر ز تماشای تو بر هم ننهاد
مگر آن لحظه رقیب تو زمن پوشد چشم
که رود خاک وجود من دلخسته بباد
آنچنان شادم از آنشب که بخوابت دیدم
که نمیآیدم از شادی آن خواب بیاد
یارب آن آهوی مشکین بیابان امید
کس چو مجنون تو گمگشته ببوی تو مباد
گر حریفان تو ساقی، بمی از دست شدند
اهلی دلشده ناخورده می از پای افتاد
چشم دیگر ز تماشای تو بر هم ننهاد
مگر آن لحظه رقیب تو زمن پوشد چشم
که رود خاک وجود من دلخسته بباد
آنچنان شادم از آنشب که بخوابت دیدم
که نمیآیدم از شادی آن خواب بیاد
یارب آن آهوی مشکین بیابان امید
کس چو مجنون تو گمگشته ببوی تو مباد
گر حریفان تو ساقی، بمی از دست شدند
اهلی دلشده ناخورده می از پای افتاد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.