هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به موضوع عشق الهی و رابطه عاشق و معشوق میپردازد. شاعر عشق را گنجینه اسرار الهی میداند و تأکید میکند که وحدت و یکرنگی بین عاشق و معشوق وجود دارد. همچنین، از مفاهیمی مانند فداکاری، اخلاص، و نور الهی سخن میگوید و از معراج جمال معشوق و برتری آن بر دیگر زیباییها یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۵۵۵
عشق گنجینه اسرار الهی باشد
گر بدین گنج رسی هر چه تو خواهی باشد
نسبت عاشق و معشوق ز یکرنگی خاست
کهر با میل کهش از رخ کاهی باشد
هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست
تا قیامت خجل از نامه سیاهی باشد
از فلک پایه معراج جمال تو گذشت
این کجا مرتبه یوسف چاهی باشد
خون ما کز مژه ریزی اگر انکار کنی
هر سر موی زبانی به گواهی باشد
همه از بحر غمت جان بسلامت بردند
کشتی ماست که مایل به تباهی باشد
دایم از عکس رخش در دل اهلی نور است
شمع من نور الهی است الهی باشد
گر بدین گنج رسی هر چه تو خواهی باشد
نسبت عاشق و معشوق ز یکرنگی خاست
کهر با میل کهش از رخ کاهی باشد
هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست
تا قیامت خجل از نامه سیاهی باشد
از فلک پایه معراج جمال تو گذشت
این کجا مرتبه یوسف چاهی باشد
خون ما کز مژه ریزی اگر انکار کنی
هر سر موی زبانی به گواهی باشد
همه از بحر غمت جان بسلامت بردند
کشتی ماست که مایل به تباهی باشد
دایم از عکس رخش در دل اهلی نور است
شمع من نور الهی است الهی باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.