۱۵۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۴

در سجده خود آن مه صد آفتاب بیند
یوسف کی این عزیزی هرگز بخواب بیند

ما از صفای آن رخ حق بین شدیم و صوفی
این نکته در نیابد گر صد کتاب بیند

من گرچه دل خرابم بر من چه التفاتش
گنجی که از غم خود عالم خراب بیند

دل از بهشت وصلش چون راحتی نیابد
از دوزخ فراقش تا کی عذاب بیند

خوش وقت نیکبختی کز فیض ابر رحمت
چون گل مدام در کف جام شراب بیند

لب تشنه ماند اهلی بی لعل یار هر چند
از گریه هر کناری صد جوی آب بیند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.