هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شادی و درد عشق، نیاز و ناز در برابر معشوق، و حقیقت عشق در میان مجازهای دنیوی سخن می‌گوید. شاعر از تجربه‌های خود در عشق، از جمله شکست‌ها و بازگشت‌ها، و همچنین از تأثیر عمیق عشق بر روح و جان می‌نویسد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۵۶۵

سرشک شادی وصل ارچه جان گداز آمد
خوشم که دیگرم آبی بجوی باز آمد

بکعبه هر که ز بهر سجود شد ز درت
سری بسنگ زد آخر بعجز باز آمد

اگر چه عشق نخست از مجاز میخیزد
حقیقت همه عالم درین مجاز آمد

چو با تو شمع بدعوی زبان کشد ترسم
که سر بباد دهد چون زبان دراز آمد

دل رقیب چه سوزد ز آه من چه عجب
که سنگ خاره از این شعله در گداز آمد

سر نیاز بپای تو سرو ناز نهاد
چو ناز در تو نگنجید در نیاز آمد

بسوخت اهلی و یار از درش درون نامد
کنون که نیز در آمد بخشم و ناز آمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.