هوش مصنوعی:
این متن بیانگر بیارزشی دنیا و مادیات در مقابل عشق و آزادگی است. شاعر از ناپایداری دنیا، زیانآور بودن سودهای مادی، و بیارزشی زندگی بدون عشق سخن میگوید. همچنین، او از طعنههای دیگران و دردهای روحی بیاهمیت در برابر عشق و مستی یاد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و میپرستی نیاز به درک بالاتری از تمثیلهای ادبی دارد.
شمارهٔ ۶۱۸
جان به فکر جهان نمی ارزد
این جهان هم به آن نمی ارزد
بر زمین یکزمان چو دلتنگی
به زمین و زمان نمی ارزد
سود عالم زیان عاقبت است
هیچ سود این زیان نمی ارزد
صحبت باغ اگرچه روح افزاست
منت باغبان نمی ارزد
پیش ما عاشقان نا پروا
زندگی رایگان نمی ارزد
ذوق مستی و می پرستی هم
طعنه ناکسان نمی ارزد
اهلی از کس مخواه مرهم دل
که به زخم زبان نمی ارزد
این جهان هم به آن نمی ارزد
بر زمین یکزمان چو دلتنگی
به زمین و زمان نمی ارزد
سود عالم زیان عاقبت است
هیچ سود این زیان نمی ارزد
صحبت باغ اگرچه روح افزاست
منت باغبان نمی ارزد
پیش ما عاشقان نا پروا
زندگی رایگان نمی ارزد
ذوق مستی و می پرستی هم
طعنه ناکسان نمی ارزد
اهلی از کس مخواه مرهم دل
که به زخم زبان نمی ارزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.