۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲۰

گر صد هزار رنج و تعب باغبان برد
گل چون شکفت باد صبا از میان برد

آب بقا مجوی که ظلمات روزگار
مشکل که خضر هم بگذارد که جان برد

بر سنگ اگر کنیم نشان نام خود چه سود
ما را که سیل حادثه نام و نشان برد

عمری بخون دیده چه پروردم آن غزال؟
کز چمگ من زمانه چنان رایگان برد

اهلی تو را که قبله دو باشد نماز تو
شرمنده آن فرشته که بر آسمان برد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.