هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق می‌نالد و از بیم آنکه دلش از غم پاره شود سخن می‌گوید. او از روزی که معشوق به میخواری روی آورد ابراز نگرانی می‌کند و اظهار می‌دارد که حاضر است جانش را فدای معشوق کند. شاعر از زلف پریشان معشوق و مانع شدنش از نگاه عاشق شکایت دارد و آرزو می‌کند که معشوق با غمزه‌ای او را از این گرفتاری نجات دهد.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند میخواری و غم عشق برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۶۵۶

با همه شاد و ملول از من بیچاره شود
بیم آنست کزین غصه دلم پاره شود

آنکه ناشسته لب از شیر چنین میکشدم
وای بر جان من آنروز که میخواره شود

غم جان نیست مرا گر کشد از خوی بدم
جان فدایش غم از آنستکه خو کاره شود

تا کی آن زلف سیه دل که پریشان بادا
عاشق سوخته را مانع نظاره شود

از گرفتاری اهلی چه ملول است ایکاش
یک اشارت کند از غمزه و آواره شود
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.