۱۳۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۲

دلم بریان و تن سوزان و آهم آتشین باشد
تو آتشپاره یی دل در تو بستن اینچنین باشد

تو آن سر وی که سر بر آسمان داری زناز خود
من آن خارم که در راه تو رویم بر زمین باشد

اگر دزدیده در روی تو میبینم مکن عیبم
ترا دزدیده خواهد دید اگر روح الامین باشد

چو خواهی کشتنم روزی بفردا مفکن این فرصت
بکش ای عمر من ترسم که مرگم در کمین باشد

گدای تست اهلی سر بهر یاری فرونارد
چو لیلی خرمنی باید که مجنون خوشه چین باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.