۱۳۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۵

مرا از دوریت تا کی صبوری کار خواهد بود
اگر حال این بود کارم بسی دشوار خواهد بود

چنان باز است در راه تو ای خورشید چشم من
که تا صبح قیامت دیده ام بیدار خواهد بود

به بیماری کشید از هجر تو کارم تو خود دانی
که هر کوبی تو ماند لاجرم بیمار خواهد بود

بهار حسن گلرویان دوروزی بیشتر نبود
تو باید سر و من باشی کزین بسیار خواهد بود

بود خط غلامی نامه اهلی بسوی تو
بحشرش خط آزادی همین طومار خواهد بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.