۱۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۷

سوار من که سرخصم خاک راهت باد
هوای معر که داری خدا پناهت باد

بدان دو آهوی شیر افکنی که هست ترا
نگه بهر که کنی کشته نگاهت باد

چه حاجت است که تیغ توصیف شکن باشد
شکست صد سپه از شهپر کلاهت باد

چو آفتاب جهان دره پروری یا رب
که سایبان بقا سایه الهت باد

بهر کجا که چو آب حیات خواهی شد
دعای اهلی لب تشنه خضر راهت باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.