هوش مصنوعی: این شعر از عشق و محبت سخن می‌گوید و بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از درد عشق و دوری شکایت می‌کند، اما در عین حال از التفات معشوق خوشحال است. او از اضطراب ناشی از خیال معشوق و ناتوانی در تحمل دیدارش می‌گوید و در نهایت به دنبال لذت بردن از لحظه حال است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۶۷۸

اگر چه مستی می صد عذاب میآرد
خوشم که سوی توام بی حجاب میآرد

ندانم از غم عشقت دل که میسوزد؟
که باد آمد و بوی کباب میآرد

دمی که همنفسانم به عیش بنشینند
مرا خیال تو در اضطراب میآرد

هم از عنایت تست ای پری که رخ پوشی
وگرنه دیدن رویت که تاب میآرد؟

همین سعادت من بس کز التفات توام
گهی بسلک سگان در حساب میآرد

خموش اهلی و در عیش نقد کوش امشب
مگو حکایت دوری که خواب میآرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.