هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، توبه‌شکنی، تجربه‌های قلبی و دل‌سوختگی سخن می‌گوید. او از مستی عشق، جوانی و پیری در راه معشوق، و نومیدی‌هایش می‌نویسد و در نهایت به کرم معشوق اشاره می‌کند که آرزوهایش را برآورده کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۷۴۳

نتوان بر ساقی سخن از توبه عیان کرد
پیش محک تجربه قلبی نتوان کرد

آن دل که نیرزد سفال سگ کویی
از جرعه خود جام جمش پیر مغان کرد

المنه لله که صبا خاک ره دوست
در دیده من کوری چشم دگران کرد

پیرانه سرم مست جوانی که به عشقش
صد بار شدم پیر و دگر بار جوان کرد

بسیار بنومیدی و حسرت دل من سوخت
و آخر ز کرم هرچه دلم خواست چنان کرد

مستان محبت می عشق تو نهفتند
بدمست تنگ حوصله چون شیشه عیان کرد

سر دهنت کس بیقین راه نبردست
اهلی بگمان هم سخنی چند بیان کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.