هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و جنون عاشقان و اسیران عشق است. شاعر از عشق به عنوان نیرویی فراتر از عقل یاد میکند و عاشقان را آزادگان دل میخواند که در قید جنونند. همچنین، به شهیدان عشق اشاره میکند و از سروی میخواهد با عزت از خاک آنان گذر کند. در نهایت، شاعر خود را سگ آن قوم میداند که از عشق به آهوی چشم معشوق، دچار جنون شدهاند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۷۴۴
چون لاله جهانی بغمت غرقه بخونند
یکبار نگه کن که اسیران تو چونند
عشاق ترا در خط فرمان نکشد عقل
کاینطایفه از دایره عقل برونند
چون سلسله عشق سراسر همه قیدست
آزاده دل آن قوم که در قید جنونند
بر خاک شهیدان گذر ای سرو بعزت
کز خاک رهت کمتر و از عرش فزونند
ثابت قدمانرا منگر در ره خود سهل
کاین طایفه در خیمه افلاک ستونند
ای من سگ آن قوم که از آهوی چشمت
چون نافه دهان دوخته باداغ جنونند
بی صبری اهلی نبود عیب ز شوقت
مستان محبت همه بی صبر و سکونند
یکبار نگه کن که اسیران تو چونند
عشاق ترا در خط فرمان نکشد عقل
کاینطایفه از دایره عقل برونند
چون سلسله عشق سراسر همه قیدست
آزاده دل آن قوم که در قید جنونند
بر خاک شهیدان گذر ای سرو بعزت
کز خاک رهت کمتر و از عرش فزونند
ثابت قدمانرا منگر در ره خود سهل
کاین طایفه در خیمه افلاک ستونند
ای من سگ آن قوم که از آهوی چشمت
چون نافه دهان دوخته باداغ جنونند
بی صبری اهلی نبود عیب ز شوقت
مستان محبت همه بی صبر و سکونند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.