هوش مصنوعی:
این شعر از درد عشق نافرجام و بیوفایی معشوق سخن میگوید. شاعر از غم هجران، بیوفایی معشوق و تحمل رنجهای عشق شکایت دارد و از طبیعت و گذشت زمان برای بیان احساسات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی مانند درد هجران و بیوفایی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است برای آنها مناسب نباشد.
شمارهٔ ۷۴۸
صبوری از غمت ایشوخ بیوفا تاچند
غم تو تا کی و صبر و شکیب ما تا چند
تو بیوفا چو پشیمان نمی شوی از جور
اگر وفا نکنی با کسی جفا تا چند
بلای هجر تو ما را بکشت و چون نکشد
تحمل ستم و طاقت بلا تا چند
امید مرهم راحت چو نیست از وصلت
دل از جراحت هجر تو مبتلا تا چند
صبا به گلشن کویت چراست هر نفسی
غبار خاطر اهل دل از صبا تا چند
به دور گل همه اهلی ز عیش در جوشند
تو همچو بلبل محروم بینوا تا چند
غم تو تا کی و صبر و شکیب ما تا چند
تو بیوفا چو پشیمان نمی شوی از جور
اگر وفا نکنی با کسی جفا تا چند
بلای هجر تو ما را بکشت و چون نکشد
تحمل ستم و طاقت بلا تا چند
امید مرهم راحت چو نیست از وصلت
دل از جراحت هجر تو مبتلا تا چند
صبا به گلشن کویت چراست هر نفسی
غبار خاطر اهل دل از صبا تا چند
به دور گل همه اهلی ز عیش در جوشند
تو همچو بلبل محروم بینوا تا چند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.