۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۷۵

خط سبزی که سر از لعل تو برخواهد کرد
تاچه با جان من خسته جگر خواهد کرد

بر رخ همچو گلت سبزه که برمیخیزد
رستخیزی است که جان زیر و زبر خواهد کرد

رخنه ها در دل من میکند آن خط دگرم
نه که راضی بهمین است دگر خواهد کرد

در دل آن روز که آتش زدی ام می گفتم
کاخر این دود دلم در تو اثر خواهد کرد

ملک دل جای تو ای رشک بتان خواهد بود
تو درون آی که جان عزم سفر خواهد کرد

برهمن وارم اگر زنده در آتش سوزی
کافرم گر دلم از عشق حذر خواهد کرد

یار بر تربت اغیار چو باد از گذرد
اهلی سوخته دل خاک بسر خواهد کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.