هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و بی‌پایان است که با وجود رنج‌ها و دشواری‌ها، فرد از آن پشیمان نمی‌شود. همچنین، به حیرت و شگفتی ناشی از جمال معشوق و ناتوانی در تسکین درد عشق اشاره دارد. شاعر از بی‌قراری و گریه‌های بی‌امان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق مانند گنجی پنهان‌نشدنی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و حیرت وجودی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۷۸

آن نوجوان ز جور پشیمان نمیشود
وین پیر بت پرست مسلمان نمیشود

کارم ز دست عشق بمردن کشید دل
از کار خود هنوز پشیمان نمیشود

یکشب نمیشود که زغم دست یاربم
با جیب صبح دست و گریبان نمیشود

حیران آن جمال نه تنها منم که عقل
حیران آن کسی است که حیران نمیشود

ای گریه میل در نظرم کش باشک گرم
کز دست دیده کار من آسان نمیشود

گفتی که گنج عشق نهان دار و عیش کن
گنجی است عشق یار کهه پنهان نمیشود

آن آتشی که در دل اهلی ز لعل اوست
تسکین بآب چشمه حیوان نمیشود
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.