هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و شیدایی سخن می‌گوید، با تصاویری از لب عاشق، آب خضر، گنج غم، و شهیدان عشق. شاعر از دیدار معشوق و تأثیر جمال او بر عاشق می‌گوید و از فراق و جور معشوق شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند غم و شهادت عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۸۱

چند آن می لب عاشق مخمور به بیند
چند آب خضر تشنه لب از دور به بیبند

از روی تو کی سیر شود عاشق اگر هم
از صبح ازل تا نفس صور به بیند

تا گنج غم عشق تو در خانه دلهاست
یک خانه که از جور تو معمور به بیند؟

دزدیده ز مردم نگرد روی تو عاشق
ور دست دهد هم زتو مستور به بیند

روشن شودش صبح سعادت ز جمالت
هرکس که ترا در شب دیجور به بیند

مجنون صفت از خلق رمد آهوی سرمست
گر یکنظر آن نرگس مخمور به بیند

از خاک شهیدان غم عشق دمد نور
اهلی چه خوش آن دیده که این نور به بیند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.