هوش مصنوعی:
این شعر به توصیف جمال و کمال الهی و عشق به معشوق میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر روح و جان خود سخن میگوید و همچنین به مفاهیمی مانند سعادت، نور و ظلمت اشاره میکند. در نهایت، شعر به عشق و اشتیاق شاعر به معشوق و تأثیر عمیق آن بر زندگی او ختم میشود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای عمیق نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.
شمارهٔ ۸۰۳
کمال صنع الهی در آن جمال بود
که حسن و خال و خطش جمله بر کمال بود
کرا مجال چو پروانه وصل آن شمع است
وگر مجال بود بودنش محال بود
به تیره بخت اجل گر چو برق برگذری
سعادت ابدش رهنمای حال بود
بیک نظر که کند آفتاب محو شود
غبار ظلمت اگر صدهزار سال بود
چو چنگ رشته جانم ز گوشمال گسست
نوازشی بنما چند گوشمال بود
خیال لعل تو جان را بشهد جان پرورد
حرام بادش اگر بی تو می حلال بود
بپوش شمع رخ ای نور دیده از اهلی
که نور دیده او شمع این جمال بود
که حسن و خال و خطش جمله بر کمال بود
کرا مجال چو پروانه وصل آن شمع است
وگر مجال بود بودنش محال بود
به تیره بخت اجل گر چو برق برگذری
سعادت ابدش رهنمای حال بود
بیک نظر که کند آفتاب محو شود
غبار ظلمت اگر صدهزار سال بود
چو چنگ رشته جانم ز گوشمال گسست
نوازشی بنما چند گوشمال بود
خیال لعل تو جان را بشهد جان پرورد
حرام بادش اگر بی تو می حلال بود
بپوش شمع رخ ای نور دیده از اهلی
که نور دیده او شمع این جمال بود
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.