هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از سوزش عشق و بیوفایی معشوق شکایت دارد و دلشدگی و حسرت خود را بیان میکند. همچنین، از تأثیرات روحی و عاطفی این رابطه ناهماهنگ سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آنها به بلوغ فکری و تجربههای عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۲۸
ای ز خورشید رخت هر ساعتم سوزی دگر
مهر تو سوزنده تر هر روز از روزی دگر
بس نبودت خوی بدجانان که بهر سوز من
می نشینی هر دم از نو با بدآموزی دگر
دل که در دست تو دادم به که نستانم ز تو
سینه پر حسرت چه جویم محنت اندوزی دگر
ای ملول از دیدن من کی ملامت دادمی
گر دلم خرسند گشتی از دل افروزی دگر
بی تو آهی زد دل شوریده و خلقی بسوخت
آه اگر اهلی کشد آه جگر سوزی دگر
مهر تو سوزنده تر هر روز از روزی دگر
بس نبودت خوی بدجانان که بهر سوز من
می نشینی هر دم از نو با بدآموزی دگر
دل که در دست تو دادم به که نستانم ز تو
سینه پر حسرت چه جویم محنت اندوزی دگر
ای ملول از دیدن من کی ملامت دادمی
گر دلم خرسند گشتی از دل افروزی دگر
بی تو آهی زد دل شوریده و خلقی بسوخت
آه اگر اهلی کشد آه جگر سوزی دگر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.