۱۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۶۳

تا غرق بحر خون نشوی از جفای کس
بیگانه شو ز خلق و مشو آشنای کس

گنج نهان عشق بکس فاش چون کنم
من بر خود اعتماد ندارم چه جای کس

آن لب کرم کشد طمع بوسه نیستم
در شرع عشق کس ندهد خونبهای کس

کوی ترا صفا نه که از آب چشم ماست
بر کعبه منتی نبود از صفای کس

جز من که جان چو شمع دهم از برای تو
خود را نکشته است کسی از برای کس

آن لذتی که یافت ز دشنام تو دلم
تا زنده ام نیافته ام از دعای کس

اهلی اگر هوای عدم کرد گو برو
ننهاده است عشق تو بندی بپای کس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.