هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از زبان شاعری است که از درد عشق و جدایی می‌نالد. او از معشوق خود می‌خواهد که از حالش بپرسد، اما از خشم و ناز او سؤال نکند. شاعر از آتش درون و دل سوخته‌اش می‌گوید و از بلبل بیدل که مانند جگر خونین است، یاد می‌کند. او از باده و زلف معشوق سخن می‌گوید و از رازهای نهفته در دلش که تنها اهل راز آن را می‌دانند. در نهایت، شاعر تأکید می‌کند که عشق او به بتان مجازی نیست و از مخاطب می‌خواهد که به حقیقت دل بنگرد و از مجاز نپرسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۶۲

نظر بنرگس او کن ز خشم و ناز مپرس
ز گریه حال دلم بین ز ناله باز مپرس

به بین زبانه آتش ز چاک سینه من
خبر زدود دل و آه جانگداز مپرس

حدیث بلبل بیدل که چون جگر خونست
ز لاله پرس چو پرسی ز سرو ناز مپرس

بیار باده مپرس از تطاول زلفش
شب است کوته ازین قصه دراز مپرس

هزار نکته سربسته زان دهان داریم
ولی حکایت پنهان ز اهل راز مپرس

دلم سجود بتان گر کند مجازی نیست
تو در حقیقت دل بین و از مجاز مپرس

اگر حدیث تو پرسد چه عیب اهلی را
کسی نگفت بمحمود کز ایاز مپرس
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.