۳۲۸ بار خوانده شده

حکایت

یکی کرد بر پارسایی گذر
به صورت جهود آمدش در نظر

قفایی فرو کوفت بر گردنش
ببخشید درویش پیراهنش

خجل گفت کانچ از من آمد خطاست
ببخشای بر من، چه جای عطاست؟

به شکرانه گفتا به سر بیستم
که آنم که پنداشتی نیستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.