هوش مصنوعی: این متن به عشق و شیفتگی به معشوق و مفاهیم عرفانی مانند عشق الهی، فنا در معشوق و بی‌خویشی در عشق می‌پردازد. شاعر خود را همچون مجنون، استاد مذهب عشق می‌داند و عاشقان را به صبر و تحمل درد عشق دعوت می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند ناامیدی در عشق، مستی و بی‌خویشی در راه عشق و تاریکی‌های این مسیر سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی، مستی و تاریکی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۹۲۱

ماییم همچو مجنون استاد مذهب عشق
شیران به حلقه ما طفلان مکتب عشق

در مشرب شهیدان زهرست آب حیوان
ای خضر زین نرنجی کاینست مشرب عشق

مطلوب پاکبازان در عشق ناامیدی است
هرکسکه کامجو شد گم کرد مطلب عشق

روز ازل که جانم مست تو شد چه دانست
کز روی همچو روزت سر بر زند شب عشق

گر بگذرم ز عالم بازم عنان که گیرد
من مستم و بغایت تندست مرکب عشق

اهلی به بحر مستی در ظلمت است کشتی
بیرون که میبرد ره بی نور کوکب عشق
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.