هوش مصنوعی: متن داستان فقیهی است که از کنار فرد مستی عبور می‌کند و به دلیل غرور و تکبر، به او توجهی نمی‌کند. فرد مست به او هشدار می‌دهد که تکبر نکند و به دیگران طعنه نزند، زیرا ممکن است روزی خودش در وضعیت مشابهی قرار گیرد. همچنین، متن بر اهمیت شکرگزاری و دوری از تکبر تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که برای درک کامل آن، نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی وجود دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و از آن درس بگیرند.

حکایت

فقیهی بر افتاده مستی گذشت
به مستوری خویش مغرور گشت

ز نخوت بر او التفاتی نکرد
جوان سر برآورد کای پیرمرد

تکبر مکن چون به نعمت دری
که محرومی آید ز مستکبری

یکی را که در بند بینی مخند
مبادا که ناگه درافتی به بند

نه آخر در امکان تقدیر هست
که فردا چو من باشی افتاده مست؟

تو را آسمان خط به مسجد نبشت
مزن طعنه بر دیگری در کنشت

ببند ای مسلمان به شکرانه دست
که زنار مغ بر میانت نبست

نه خود می‌رود هر که جویان اوست
به عنفش کشان می‌برد لطف دوست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:نظر در اسباب وجود عالم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.