۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۱۱

سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکنم
سایه کجا و مه کجا فکر محال میکنم

گر تو بکشتنم خوشی زندگیم حرام باد
تیغ بکش که خون خود بر تو حلال میکنم

خواه که سوزیم ز غم خواه که خون کنی دلم
شکر غمت بخوشدلی در همه حال میکنم

بردرو بام آن پری بر مزن ایفروشته پر
ور نه ببرق غیرتت بی پر و بال میکنم

عیب من رمیده دل از صفت پری مکن
ماه نهان خویش را وصف جمال میکنم

جان ملول من کجا اهلی ازو رسد بوصل
با دل خود حکایتی دفع ملال میکنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.