هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای عاشقانه و زندگی خود میگوید. او از بیعدالتی و ناسپاسی معشوق شکایت دارد و بیان میکند که با وجود تمام سختیها، همچنان به عشق و مینوشی پایبند است. اشعار حاکی از اندوه، عشق نافرجام، و ناامیدیهای شاعر هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و درد برای مخاطبان کمسنوسال سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۰۳۰
تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم
او می خورد بمردم و من دردسر کشم
درد مرا بغیر چه نسبت که مدعی
خار از قدم بر آرد و من از جگر کشم
ظاهر شود خرابی عالم ز سیل اشک
روزی که من گلیم خود از آب برکشم
من مست خود مرادم و ناصح مرا ز می
چندانکه منع بیش کند بیشتر کشم
گر نوشم از سفال سگان تو دردیی
بهتر ز آب خضر که از جام زرکشم
بعد از هزار سال که یکجام دادیم
بختم امان نداد که جام دگر کشم
اهلی بهل که ناوک او در دلم بود
حیف است تیر یار که از دل بدر کشم
او می خورد بمردم و من دردسر کشم
درد مرا بغیر چه نسبت که مدعی
خار از قدم بر آرد و من از جگر کشم
ظاهر شود خرابی عالم ز سیل اشک
روزی که من گلیم خود از آب برکشم
من مست خود مرادم و ناصح مرا ز می
چندانکه منع بیش کند بیشتر کشم
گر نوشم از سفال سگان تو دردیی
بهتر ز آب خضر که از جام زرکشم
بعد از هزار سال که یکجام دادیم
بختم امان نداد که جام دگر کشم
اهلی بهل که ناوک او در دلم بود
حیف است تیر یار که از دل بدر کشم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.