هوش مصنوعی: شاعر از ساقی می‌خواهد تا با همدلی و ارادت، غم‌های روزگار را فراموش کنند و با نوشیدن شراب، دل را از غم‌ها پاک کنند. او آرزو می‌کند که با دیدار یار، جان خود را فدا کند و دنیا را به تاریکی بکشاند تا درد دل خود را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم عمیق فلسفی، مناسب‌تر است برای مخاطبان با سطح درک بالاتر.

شمارهٔ ۱۰۹۳

ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم
باشد که دست محنت ایام خم دهیم

گنج دل از خرابه می در کف آوریم
وین خاک تیره باز بباد عدم دهیم

ما را کهروی یار نماید ز جام دل
تا چند جان بهر زه پی جام جم دهیم

روزیکه شب کنیم بیوسف رخی چو تو
گر جان دهیم قیمت یکلحظه کم دهیم

اهلی سیه کنیم جهانی چو روز خود
گر شرح دود دل بزبان قلم دهیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.