هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساس تنهایی، غم و اندوه ناشی از دوری از یارانش سخن میگوید. او از زندگی بدون عشق و همراهی ناراضی است و خود را در آتش هجران میسوزاند. شاعر با بیان احساسات عمیق خود، از داغ عشق و دیوانگی ناشی از آن میگوید و از ابر لطف طلب رحمت میکند. او خود را فقیر و بندهای در برابر نازنینان میداند و از ناامیدی و دلبرکندگی از شاخ بقا سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربههای زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۹۵
همدمان رفتند و من از همرهان وامانده ام
میرم از این غم که بی یاران چرا من زنده ام
تاب وصلم نیست ایمه چون زیم در هجر تو
وای بر مردن چو من در زندگی وامانده ام
داغ سودای غمت دیوانه کردم ای پری
زانسبب چونشمع گه در گریه گه در خنده ام
گرچه آزاد جهانم همچو سرو ای ابر لطف
رحمتی فرما که از دست تهی شرمنده ام
همت من در نظر نارد جز آنخورشید رخ
گرچه درویشم نظر جای بلند افکنده ام
نازنینان گر کشندم سر نمی تابم ز حکم
پادشاهانند ایشان من فقیر و بنده ام
زین چمن اهلی مرا دیگر بهیچ امید نیست
زانکه از شاخ بقا چونغنچه دل برکنده ام
میرم از این غم که بی یاران چرا من زنده ام
تاب وصلم نیست ایمه چون زیم در هجر تو
وای بر مردن چو من در زندگی وامانده ام
داغ سودای غمت دیوانه کردم ای پری
زانسبب چونشمع گه در گریه گه در خنده ام
گرچه آزاد جهانم همچو سرو ای ابر لطف
رحمتی فرما که از دست تهی شرمنده ام
همت من در نظر نارد جز آنخورشید رخ
گرچه درویشم نظر جای بلند افکنده ام
نازنینان گر کشندم سر نمی تابم ز حکم
پادشاهانند ایشان من فقیر و بنده ام
زین چمن اهلی مرا دیگر بهیچ امید نیست
زانکه از شاخ بقا چونغنچه دل برکنده ام
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.