هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از درد عشق و فراق می‌نالد. او از زلف سیاه معشوق، داغ دل، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید و از مدعیان و سختی‌های راه عشق شکایت می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مجنون و لیلی و دیگر نمادهای عشق در ادبیات فارسی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته در آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۱۶۴

ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین
از داغ تو شد نافه جگر سوخته در چین

با مدعیان نیست جز آلایش دامن
دامان خود از صحبت اینطایفه برچین

مجنون صفتم دید سگان صف زده گردم
گفتا برو از کوی من این معرکه برچین

ای زلف بر آن سرو چه پیچی که مرا گفت
کز شاخ امید من دلسوخته برچین

پاس گل روی تو مراد است که دایم
در دیده اهلی است ز خار مژه برچین
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.